تاثیر انقلاب اسلامی ایران بر بیداری اسلامی کشورهای منطقه

انقلاب اسلامی ایران و بیداری اسلامی

بسم رب الحسین(ع)

بادرودوتحیت فراوان بر خاتم الانبیاء واستعانت از حضرت صاحب الزمان (عج)  برای عمل به تکلیف الهی(ترویج فرهنگ اسلامی) والبته برای شرکت در مسابقه ی وعده ی صادق این وبلاگ را درست کردم. ازتمامی عزیزان بازدیدکننده کمال تشکر رادارم واز شما درخواست می کنم برای تکمیل وجذاب گشتن وبلاگ ومطالب آن بانظرات خود این بنده را راهنمایی کنید.

                                                                                                                     اجرکم عند ا...

نوشته شده در یک شنبه 16 بهمن 1398برچسب:,ساعت 15:5 توسط محمدرضاآسوده| |

17ربیع الاول را به تمامی مسمین جهان مبارک باد

 

ولادت  خاتم الانبیاء محمدمصطفی صل الله علیه وآله وسلم را تبریک می گویم

 

 

 

نوشته شده در پنج شنبه 20 بهمن 1390برچسب:,ساعت 19:13 توسط محمدرضاآسوده| |

22 بهمن, 22بهمن,روز22بهمن, 22 بهمن سال 57


ادامه مطلب
نوشته شده در دو شنبه 17 بهمن 1390برچسب:,ساعت 15:20 توسط محمدرضاآسوده| |

 

 

ضمن عرض تبریک پیشاپیش به مناسبت سی امین سالگرد پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی (۲۲ بهمن)  تعدادی اس ام اس به همین مناسبت آماده کرده ایم.

آریا موبایل دات نت

 

سی امین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی مبارک باد

----------------------------

انقلاب ما برگرفته از نهضت عاشوراست -امام خمینی (ره)

----------------------------

همه برای امام بودند و امام برای همه و امت همراه امام برای خدا . دهه فجر  و ۲۲ بهمن مبارک

----------------------------


از کتاب های درسی آن سال ها یادم هست امام امیدش به ما دبستانی ها بود ، می گویم : آقا ، حالا بزرگ شده ایم ، از امیدتان راضی هستید ؟

----------------------

از خون سرخ بهمن سرسبز شد بهاران , اندیشه باور شد در امتداد باران . بر صخره های همّت جوشیده خون غیرت , بانگ سرود و وحدت آید ز چشمه ساران . و الفجر بهمن آمد فصل شکفتن آمد , بر پهندشت باور، خالی است جای یاران . دهه فجر بر همگان مبارک

---------------------


برخیز که فجر انقلاب است امروز , بیگانه صفت خانه خراب است امروز . هر توطئه و نقشه که دشمن بکشد , از لطف خدا نقش بر آب است امروز . ۲۲ بهمن سالروز پیروزی انقلاب اسلام مبارک باد .

----------------------------

چه مژده ای زیباتر از آمدن بهار در پی یک زمستان تار و طولانی؟! چه بشارتی شیرین تر از بشارت خورشید در پی یک شب سرد و تاریک؟! چه پیامی نیک تر از پیام زلال آب برای لبانی تشنه و خشکیده؟! چه نوایی برتر از بشارت «جاء الحق» و «زهق الباطل»؟! قسم به شب پوشیده! که روز خواهد درخشید و بهاری ترین روز هستی ، بر صحیفه‏ی شب تار و طولانی ، مُهر پایان خواهد زد . فرا رسیدن دهه فجر انقلاب اسلامی مبارک

----------------------------


از نهضت قاطعانه روح الله , شد دست ستمگران ز ایران کوتاه . با دست تهی و این همه پیروزی , لا حول و لا قوت الا بالله . دهه فجر بر ایرانیان همیشه سربلند و سرافراز مبارک باد .
----------------------------

شهید آوینی : امام (ره) به ما آموخت که "انتظار در مبارزه است" و این بزرگ ترین پیام او بود : اللهم عجل لولیک الفرج
----------------------------

شهید آوینی : بشر امروز ، قدر انبیاء را نمی شناسد و تا این جهل باقیست قدر امام (ره) را نیز در نخواهد یافت . . . شادی روح بت شکن بزرگ قرن ، امام روح الله "صلوات"

---------------------------



پویا و باوقار ، شهوار می رویم , استاده بر مسیر ، بیدار می رویم . در باغ انقلاب ، شاد و بلند و سبز , هر روز تازه تر، پر بار می رویم . دانش سلاح ما ، حق است یار ما , از ذکر یاحسین , سرشار می رویم .

 

نوشته شده در دو شنبه 17 بهمن 1390برچسب:,ساعت 15:19 توسط محمدرضاآسوده| |

روز وحدت


22بهمن بار دیگر مردم ایران اسلامی در 818 شهر و شهرستان و 4هزار روستای کشور به کوچه و خیابان خواهند آمد تا صدای انقلاب اسلامی و شعارهای‌ آن را مانند پدران و مادران خود در 31سال پیش یکصدا فریاد کنند.

میثاق 22بهمن57 فردا بار دیگر تجدید خواهد شد و تجلی وحدت یک ملت به ظهور خواهد رسید؛ وحدتی که امام خمینی(ره) نیز آن را رمز پیروزی معرفی کردند.

امسال نیز همه مردم ایران اسلامی از سوی چهره‌ها و نهادهای گوناگون کشور به شرکت پرشور در راهپیمایی روز 22بهمن دعوت شده‌اند.آیت‌الله‌العظمی لطف‌الله صافی‌گلپایگانی در پیامی بر پرهیز از شعارهای تفرقه‌انگیز و بی‌احترامی به دیگران در این روز تأکید کرد.

به گزارش مهر، آیت‌الله‌العظمی صافی‌گلپایگانی در این پیام با یادآوری روزهای پیروزی انقلاب اسلامی، خطاب به مردم ایران اسلامی نوشته است: برادری آن روزها را نگاه دارید و مسئولیت سنگینی که به‌عهده فرد فرد شماست در نظر بگیرید.

روز 22 بهمن به ملت بزرگ ایران تعلق دارد. در این پیام همچنین آمده است: این روز به شخص و جناح و حزب خاصی تعلق ندارد و کسی حق مصادره آن را برای خود ندارد. آنچه مطرح است نظام اسلامی، شعائر اسلامی، احکام اسلام، هویت اسلامی و استقلال اسلامی است که همه باید پاسدار آن باشیم.

آیت‌الله‌العظمی صافی‌گلپایگانی در ادامه یادآور شدند: همه باید خدا را حاضر و ناظر بدانند و همگان از هر آنچه موجب اختلاف و تفرقه و تشتت است اجتناب کنند و در کمال وقار و صمیمیت و مهربانی همه مردم و احزاب و گروه‌های سیاسی در این اعلام حضور شرکت فعال داشته باشند؛ بر خود مسلط باشند، از کلمات و شعارهایی که تفرقه‌انگیز و وهن و بی‌احترامی به یکدیگر است جداً خودداری کنند.

برای دفع خطرهای احتمالی

آیت‌الله‌العظمی ناصر مکارم‌شیرازی نیز در پیام کوتاهی که در پایگاه اطلاع‌رسانی این مرجع تقلید منتشر شده است، از همه اقشار و همه جناح‏ها خواست تا با صفوف متحدتر به خیابان‏ها بیایند.

در پیام آیت‌الله‌العظمی مکارم‌شیرازی آمده است: به خواست خدا و با عنایات حضرت ولی عصر (ارواحنا فداه) 22بهمن امسال پرشورتر و باشکوه‏تر و منسجم‏تر از هر سال برگزار خواهد شد.

ملت عزیز ما، با هوش جمعی فوق‏العاده‏ای که دارند به خوبی درک می‏کنند که هر قدر فشار دشمنان خارجی بیشتر شود، حضور در صحنه لازم‏تر و ضروری‏تر و مایه برطرف شدن خطرهای احتمالی است.

روز یکدلی

همچنین رئیس مجلس شورای اسلامی در آستانه روز 22 بهمن در مورد اهمیت حضور مردم در راهپیمایی گفت: روز 22 بهمن باید روز صفا و یکدلی و برادری و نشان دادن عظمت و هیبت ملت ایران باشد.

به گزارش خانه ملت، علی لاریجانی با یادآوری اینکه ملت بزرگ ایران با راهپیمایی‌هایی که در سال 57 داشت عملا آن رژیم دیکتاتور را سرنگون و فضای جدیدی برای ملت ایران ایجاد کرد، اظهار داشت: روز 22بهمن اگر از خصوصیات مکتبی برخوردار باشد حتما به نفع ملت است.

دعوت از ملت

از سوی دیگر، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و سازمان بسیج مستضعفین نیز با انتشار بیانیه‌های جداگانه‌ای از مردم ولایت‌مدار ایران اسلامی دعوت کردند تا پرشور و گسترده در راهپیمایی دشمن‌شکن 22 بهمن شرکت کنند.

همچنین اقلیت‌های دینی در اطلاعیه‌های جداگانه‌ای هم‌کیشان خود و عموم مردم را به حضور در راهپیمایی فردا فراخواندند.از سوی دیگر احزاب و گروه‌های سیاسی، تشکل‌های دانشجویی، سازمان‌های دولتی و همچنین اصناف در بیانیه‌ها و اظهارنظرهایی جداگانه مردم را به حضور مؤثر در این اجتماع عظیم مردمی دعوت کردند.

غریو‌الله‌اکبر، امشب از بام خانه‌ها

قائم مقام شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی گفت: مراسم رسمی 22 بهمن در میدان آزادی رأس ساعت 10 صبح آغاز می‌شود. به گزارش مهر، اصغر آب خضر همچنین خبر داد که نزدیک به 300 خبرنگار خارجی و 800 خبرنگار داخلی این مراسم را پوشش خبری و تصویری خواهند داد.

او با اشاره به اینکه بیش از 500 غرفه فرهنگی، هنری، خبری، امدادی و رفاهی در مسیر راهپیمایی توسط سازمان‌ها، نهادها و تشکل‌های فرهنگی در نظر گرفته شده است در ادامه افزود: در روز راهپیمایی، مترو و شرکت واحد اتوبوسرانی به جهت رفت‌وآمد مردم سرویس‌دهی رایگان انجام می‌دهند.

آب‌خضر درباره مراسم گلبانک‌الله‌اکبر در شامگاه 21 بهمن گفت: مردم ایران اسلامی در شامگاه 21 بهمن امسال به یاد تکبیرهای بهمن 57 که موجب درهم شکستن تمام کاخ‌های ظلم و طاغوت شاه شد، نوای دل‌انگیز و روحانی گلبانک تکبیر ملت در شب 22 بهمن‌ماه، ساعت 21 شب در آسمان ایران طنین‌انداز می‌کند.

نوشته شده در دو شنبه 17 بهمن 1390برچسب:,ساعت 15:15 توسط محمدرضاآسوده| |

انفجار نورپيروزي انقلاب اسلامي در ايران تنها يك حادثه داخلي براي تغيير يك رژيم سياسي نبود. بلكه همان‌گونه كه بسياري از دولتمردان آمريكائي، اسرائيلي و اروپائي در خاطرات خود از آن روزها تعبير كرده‌‌اند، انقلاب از ديدگاه آنان زلزله‌اي ويرانگر براي جهان غرب بود.
گذشته از آنكه آمريكا مطلوبترين شرائط جغرافيائي، اقتصادي و نظامي را در يكي از حساسترين مناطق جهان كه مرزهاي طولاني با رقيب (دولت شوروي) داشت، از دست مي‌‌داد امواج اين انفجار بزرگ رژيمهاي وابسته به غرب را در ممالك اسلامي و بلاد عربي متزلزل و بيمناك كرده بود. پيام اصلي انقلاب اسلامي ماهيتي فرهنگي داشت و مبتني بر انديشه ديني و ارزشهاي معنوي بود. پيروزي انقلاب به معناي صدور پيام و ارزشهاي آن و به حركت در آمدن موجي از خيزشهاي رهايي بخش در كشورهاي اسلامي و جهان سوم بود. همزمان با ايران، رژيم وابسته به آمريكا در نيكاراگوئه نيز سرنگون شد. در افغانستان دولت شوروي ناگريز از كودتاي خونين و سپس لشكركشي و اشغال اين كشور شد تا حركت اسلامي را مهار كند.1 در عراق، كودتاي صدام با همين هدف شكل گرفت. 2 مردم لبنان و فلسطين پيروزي انقلاب ايران را جشن گرفتند و جهاد خويش را در شكلي نوين و ملهم از انقلاب اسلامي آغاز كردند. جنبشهاي اسلامي در مصر، تونس، الجزاير، سودان، عربستان و تركيه احيا شدند.
پس از جنگ جهاني دوم نظمي ظالمانه بر جهان حكمفرما بود. مناطق مختلف جهان بين دو قدرت غالب شرق و غرب تقسيم شده بود و سازمان‌هاي نظامي ورشو و ناتو نگهبانان اين نظم ناعادلانه بودند. هيچ حركت و تحولي در جهان سوم خارج از اين چارچوب و بدون وابستگي به يكي از دو قطب حاكم امكان موفقيت نمي‌يافت. اينك انقلابي در جهان معاصر و در منطقه امن غربيها پيروز شده بود كه شعار اصلي آن «نه شرقي نه غربي» بود. نهضت امام در ايران مستقيماً با امپرياليسم آمريكا درافتاده بود و شكست را بر او تحميل كرده بود. اين واقعيت كمونيست‌ها را در ادعاي مبارزات ضدامپرياليستي شان خلع سلاح مي‌كرد و براي نخستين بار در عصر حاضر، دين را به عنوان عاملي حركت‌زا در پهنه مبارزات ملتها مطرح مي‌ساخت.
با وجود همه ناباوريها و تمامي تلاشهايي كه در سطح بين‌‌المللي براي حفظ رژيم شاه و جلوگيري از موفقيت امام‌خميني بعمل آمد، انقلاب اسلامي در مرحله نخست مبارزات خويش پيروز گرديد و از اين جهت پيروزي آن بيشتر به يك معجزه شبيه بود تا تحولي عادي. به جز امام‌خميني و توده‌‌هاي بيشماري كه خارج از تحليل‌هاي معمول، به گفته‌‌ها و وعده‌هاي امام باور قلبي داشتند، عموم تحليل‌گران سياسي و همه كساني كه در رخدادها و حوادث ايران دخيل بودند وقوع چنين پيروزي را، حتي تا روزهاي واپسين عمر رژيم شاه ناممكن مي‌دانستند.
چنين بود كه از صبحدم 22 بهمن 1357 خصومت با نظام نوپاي اسلامي در پهنه‌اي گسترده آغاز شد. جبهه دشمنيها را آمريكا رهبري مي‌كرد و دولت انگليس و برخي دول اروپايي ديگر به همراه تمامي رژيمهاي وابسته به غرب در آن مشاركت فعال داشتند. شوروي (سابق) و اقمار آن نيز ناخرسند از اتفاقي كه در ايران افتاده و به حاكميت دين منجر گرديد، با آمريكائيها در بسياري از خصومتها همسو شدند. نمونه بارز اين هم‌پيماني در همنوائي نيروهاي چپ و راست ضدانقلاب داخل كشور كه بعدها اسناد وابستگي آنان به سفارتخانه‌هاي شوروي و آمريكا افشا گرديد و از آن بارزتر هماهنگي همه‌‌جانبه دو كشور در تجهيز صدام و حمايت از او در جنگ با جمهوري اسلامي را مي‌‌توان مشاهده كرد. اما امام‌خميني با همان منطقي كه نهضت اسلامي را آغاز كرده بود، در اوج فتنه‌ها و فشارهاي خارجي انقلاب را هدايت كرد و آن را با اراده خويش به دوره سازندگي و ثبات هدايت نمود.
نهضتي كه امام‌‌خميني پرچمدار و پايه‌گذار آن بود، توانست غبار از چهره اسلام زدوده و سيماي حقيقي آن را پس از 14 قرن به جهان تشنه عدالت بنماياند. به همين دليل است كه انقلاب اسلامي ايران در جهان اسلام به عنوان «انقلاب امام‌‌خميني» شناخته شده است. 3
به همين علت است كه تاكنون هيچ يك از طرحهاي سياسي و اقتصادي و نظامي آمريكا عليه ايران ك غالباً با حمايت يا سكوت متحدان منطقه‌اي و جهاني آن كشور همراه بوده، به نتيجه نرسيده است. و به همين دليل است كه پس از گذشت نزديك به سه دهه مقابله غرب با انقلاب، امروز تئوريسين‌ها و سياستمداران اروپائي و آمريكائي بر ضرورت پذيرش و تحمل واقعيت انقلاب و جايگاه جمهوري اسلامي در عرصه بين‌المللي تاكيد مي‌كنند. 4
نهضتي كه در 22 بهمن 1357 به پيروزي رسيد، امروزه براي بسياري از ملل جهان چراغ راه زندگي است. مهمترين دستاوردهاي اين انقلاب در صحنه‌ بين‌المللي تاكنون به قرار زير بوده است. 5
1. تجديد بناي تفكر انقلابي بر مبناي دين
2. مطرح شدن اسلام بعنوان يك ايدئولوژي انقلابي.
3. تلفيق موفقيت آميز رهبري سياسي و مذهبي.
4. احياء اخوت اسلامي در ميان مسلمانان جهان.
5. احياء روحيه گرايش به معنويات و ارزشهاي ديني در ميان مسلمانان جهان.
6. احياء روحيه خودباوري و سلطه ستيزي در ميان ملتها.
7. منفعل شدن دولتها و قدرتها در برابر اراده ملتها.
از اين رو «22 بهمن» تنها نبايد به عنوان روز پاياني يك رژيم سياسي و آغازي بر حيات رژيم ديگر تلقي گردد. بلكه بايد از آن به عنوان سرفصلي برجسته در تاريخ سياسي ايران و نقطه‌اي عطف در روند مبارزات ملت ايران ياد كرد. - احمد ساجدي




پانوشت‌ها:
1ـ افغانستان در ارديبهشت 1357 شاهد كودتاي كمونيستي «نورمحمد تره‌كي» و در دي 58 شاهد اشغال نظامي توسط قواي ارتش سرخ شوروي بود.
2ـ كودتاي صدام در 25 تير 1358 به وقوع پيوست.
3ـ حضرت‌ آيت‌الله خامنه‌اي در مقدمه جلد اول مجموعه «صحيفه نور» جمله‌اي با اين مضمون دارند كه «اين انقلاب بدون نام خميني در هيچ كجاي جهان شناخته شده نيست.»
4ـ بعنوان نمونه اظهارات كيسينجر: ماهيت نظام حاكم بر ايران پيچيده‌تر از آن است كه تهيه‌كنندگان گزارشهاي آمريكا ترسيم مي‌كنند. آمريكا نمي‌تواند اوضاع داخلي ايران را متزلزل سازد (روزنامه جمهوري اسلامي ـ مورخ 11/6/75 صفحه 15)
و مقاله روزنامه وال‌استريت ژورنال: آمريكا بطور رقت‌انگيزي از ايران شكست‌‌خورده است (كيهان 4/11/75 ـ صفحه اول)
و اظهارات ريچارد مورفي معاون سابق وزارت خارجه آمريكا: آمريكا در مورد تحليل حوادث ايران با شكست و ناكامي مواجه شده است (روزنامه جمهوري اسلامي مورخه 19/2/68 صفحه 3)
و اظهارات رئيس سازمان سيا: هر طرح ضدايراني محكوم به شكست است (همان منبع مورخه 15/11/74)
5ـ به نقل از كتاب «انقلاب و ريشه‌ها» نوشته حبيب‌الله طاهري‌ـ انتشارات سازمان تبليغات اسلامي ـ صفحه 253.

نوشته شده در دو شنبه 17 بهمن 1390برچسب:,ساعت 15:12 توسط محمدرضاآسوده| |

شركت‌كنندگان در اجلاس جهانی «جوانان و بیداری اسلامی» كه از ۷۳ كشور دنیا در تهران گرد هم آمده بودند، امروز با حضرت آیت‌الله خامنه‌ای دیدار كردند. به همین مناسبت پایگاه اطلاع‌رسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیت‌الله خامنه‌ای گزیده‌ای از بیانات ایشان را در طول ۲۱ سال اخیر درباره «جوانان و بیداری اسلامی» منتشر می‌كند:


ادامه مطلب
نوشته شده در یک شنبه 16 بهمن 1390برچسب:,ساعت 18:36 توسط محمدرضاآسوده| |

اعراب، چون ايرانيان، از زماني كه با دولت هاي اروپايي آشنا شدند، به عمق عقب ماندگي خود و توسعه و پيشرفت اروپايي ها پي بردند. تاكنون راه حلهاي متعددي براي جبران اين عقب ماندگي ارائه شده است كه يكي از آن ها بازگشت به اسلام به مثابة دين و تمدن است.(1) بر اساس نوع پاسخ هاي داده شده به علل عقب ماندگي، آن ها را به چهار گرايش تقسيم مي كنيم. تذكر اين نكته ضروري است كه اين تقسيم بندي پاسخ هايي است كه در گفتمان بيداري اسلامي از سوي انديشمندان عرب مطرح شده و نتيجتاً نسيوناليسم، سوسياليسم و ايدئولوژيهايي از اين قبيل را پوشش نمي دهد.
اين گرايشها عبارت اند از:
الف) تمدن گرا ـ عرب گرا؛
ب) تمدن گرا ـ اسلام گرا؛
ج) اسلام گرايي سنتي؛
د) اصول گرايي اسلامي.
بر اساس تقسيم بندي فوق، طهطاوي و خير الدين تونسي(2) از انديشمندان عمدة گرايش اول؛ سيد جمال الدين اسد آبادي و تا حدودي محمد عبده از متفكران گرايش دوم؛ رشيد رضا از سخن گويان اصلي گرايش سوم؛ حسن البنا و سيد قطب و اخوان المسلمين از فعالان گرايش چهارم اند.
به لحاظ تاريخي، هر چه به زمان حاضر نزديك مي شويم، گرايش هاي اسلامي اصول گرا بر ديگر جريان هاي فكري غالب شده، آن ها را به حاشيه مي راند؛ جهت گيري ضد غربي آن تشديد مي شود، ويژگي مبارزه جويانة آن آشكار تر مي شود، و از دولت هاي حاكم در جوامع اسلامي فاصله مي گيرد، انديشه هاي سلفيه در آن ها قوت گرفته و از يك حركت فكري به يك جنبش توده اي و سياسي تبديل مي شود. در جريان اين تحولات مسئله مهم، شكست انديشه هاي قبلي است كه موجب شكل گيري انديشه هاي اصول گرا شده است.

الف) گرايش تمدن گرا ـ عرب گرا

اولين موج بيداري اسلامي نوگرا از طهطاوي در مصر و خير الدين پاشا تونسي در تونس آغاز مي شود. طهطاوي انديشة خود را بر اين محور استوار مي كند كه مسلمانان براي ترقي چاره اي جز دستيابي به علم اروپايي ندارند.(3)
طهطاوي با ستايشي فراوان از اروپا ياد مي كند و نهادهاي سياسي آن را تحسين مي كند. وي اصولاً از غرب و عامل استعمار به عنوان عامل عقب ماندگي جوامع اسلامي غافل است. اما در پاسخ به اين كه چرا گرايش وي را گرايش تمدن گرا ـ عرب گرا مي ناميم، بايد گفت كه طهطاوي در انديشة ترقي اعراب و به طور محدودتر مصر است.
خيرالدين تونسي از طهطاوي هم فراتر مي رود؛ هر چند كه بنياد هاي اصلي انديشة وي نيز همانند طهطاوي است. او نظرش را بر دو استدلال متكي كرد: نخست آن كه فقه اسلامي اجراي اصلاحات براي تقويت و بهبود زندگي اقتصادي و فرهنگي را قدغن نمي كند و دوم آن كه از آن جا كه تمدن اروپا بيشتر بر پاية چيزهايي قرار دارد كه اسلام در گذشته به آن داده است، اين وظيفة مسلمانان است كه آن را بازگردانند.(4)
به طور كلي، مي توان گفت كه گرايش تمدن گرا ـ عرب گرا داراي ويژگي هاي زير بود:(5)
1. اصالت و برتري تمدن غرب را پذيرفته بود و مسلمانان را داراي اين توانايي مي دانست كه در كسب فناوري و تمدن غربي موفق اند، زيرا علم غربي را همان علوم اسلامي مي پنداشتند.
2. هر دو نمايندة برجسته اين گرايش از مقامات دولتي بود و اخذ تمدن و نهاد ها و فناوري غربي و ترقي مسلمانان را وظيفة دولت به شمار مي آورند. به همين سبب اصولاً حركت آنان يك جنبش توده اي سياسي نيست و ملت نيز مخاطب اول آنان نيست.
3. روش و منش آنان اصلاح گراست و به دنبال اصلاح نهادهاي سياسي ـ اجتماعي جوامع خود با استفاده از تجارب و نهاد هاي اروپايي اند.
4. اين گروه اصولاً به احتمال تضاد اسلام و تمدن اروپايي نمي انديشند، زيرا آنان يقين دارند كه اساساً تمدن اروپايي بر گرفته از اسلام و علوم اروپايي ترجمة علوم اسلامي پيشين است. بنابر اين، هدف آنان تعيين معياري بود كه در اخذ تمدن از اروپا به كار آيد» و «از نظر آنان تنها بهسازي «نهاد هاي غير ديني» ضرورت داشت.
5. آنان انديشة وحدت امت اسلام را ندارند. نگرش آنان كاملاً محدود به وطن خود است و حتي زماني كه از وطن عربي هم سخن مي گويند، مرادشان همة ممالك عرب زبان نيست، بلكه دقيقاً منظور مشخصي دارند كه براي نمونه طهطاوي وطن عربي را مصر مي داند.

ب) گرايش تمدن گرا ـ اسلام گرا

بين اين گرايش و گرايش اول اشتراكاتي وجود دارد. در واقع نسل دوم از مناديان بيداري اسلامي را مي توان «تمدن گرا ـ اسلام گرا» ناميد كه چهرة بارز آن سيد جمال الدين اسد آبادي و شيخ محمد عبده است. با اين تفاوت كه سيد جمال به نسل اول نزديك تر است و عبده به نسل سنت گراي پس از خود نزديك تر است. بايد گفت كه اصلاحگري سيد جمال ابعادي مختلف دارد، اما روح اصلي اصلاح گري سيد جمال در جهان اسلام «تجدد» است. سيد به دنبال اين است كه جهان اسلام و مسلمانان را با دوران جديد، ويژگي ها و عوامل شكل گيري آن آشنا كند و شرايطي را فراهم كند كه مسلمانان نيز در اين دنياي جديد و تمدن آن سهمي به دست آورند و با اتكا بر عناصر اصلي آن يعني علم و عقل و ديگر عناصر آن از جمله نهاد هاي سياسي دموكراتيك بر قدرت خود بيفزايند. شايد از اين منظر بتوان گفت كه دغدغة اصلي سيد دغدغة هويتي نيست، بلكه اين است كه چگونه مي توان به جهان اسلام قدرت بخشيد. به اعتقاد سيد، تمدن جديد و مدرن غرب، بر اساس اصول اسلامي پديد آمده است؛ در اين جا سيد جمال، بر خلاف عرب گرايان تمدن گرا، بر دو فرض اساسي تأكيد مي كرد: نخست نقش ناگزير دين در زندگي ملت ها و دوم، نياز به نهاد هاي جديد و مهارت هاي فني براي برآوردن خواست هاي زندگي جديد.(6)
دو هدف اصلي سيد جمال، يعني تحقق وحدت اسلامي و مبارزه با سلطة غرب، از نقاط تمايز انديشة وي از نحلة تمدن گرايان عرب گرا بود. در نظر سيد جمال، جهان اسلام كليتي يكپارچه بود كه در صورت انسجام و وحدت آن، مسلمانان مي توانستند در مقابل سلطة اروپا مقاومت كنند. درك سيد از اروپا و رفتار آن، بسيار عميق تر از نحلة پيشين بود. اگر چه سيد تمدن و ترقي اروپا در علم و صنعت را به رسميت مي شناخت، ولي به سلطة آن در جهان اسلام هم حساسيت بسياري داشت و در نتيجه بخش عمدة توان خود را صرف مبارزه با آن كرد كه در اين مبارزه گاه مخاطبان وي دولتهاي اسلامي بودند و گاه ملل اسلامي و همين امر موجب شد كه حركت سياسي جنبة يك جنبش سياسي و توده اي را نيز به خود گرفته و از انديشه هاي صرفاً اصلاحي نحلة پيشين فراتر رود و حتي در مورد ايران، جنبة انقلابي گرفت و علما و ملت را به انقلاب عليه استبداد ناصر الدين شاه فراخواند و در عثماني نيز در نهايت موجب مخالفت سلطان عثماني و احتمالاً مرگ وي به دست عوامل باب عالي شد. نكتة اساسي ديگر انديشه هاي نوگرايانه سيد جمال اين بود كه در عين اين كه آشكارا مسلمانان را به مقاومت در برابر سلطة اروپا بر سرزمين هاي اسلامي تحريك مي كرد، با تأكيد بر اقتباس از دستاورد هاي علمي و صنعتي غرب، تقليد از غرب را رد مي كرد. به همين علت هم از روند موجود در جوامع اسلامي انتقاد مي كرد.(7)
در مجموع، مي توان محور هاي اصلي نحلة تمدن گرايي ـ اسلام گرايي را تأكيد بر اصالت عقل و علم، توانايي اسلام در تمدن سازي و افزايش اقتدار مسلمانان، يگانگي و اتحاد اسلامي و مبارزه با سلطة اروپا دانست كه در گذر زمان شكل گرفته و دچار تحول شدند.

ج) گرايش اسلام گرايي سنتي

اگر تمدن گرايان اسلام گرا، احياي اسلام را در احياي علمي، جذب تفكر نوين و استفاده از دستاوردهاي فناوري اروپايي در جوامع اسلامي مي دانستند، اسلام گرايان سنتي و متفكر برجستة آن، رشيد رضا كه ادامه دهندگان سلفيه هستند، احياگري اسلام را در بازگشت به روش و سيرة «بزرگان اسلام» مي دانستند. مي توان گفت كه ناكامي دولت هاي اسلامي در تحقق انديشه هاي نحله هاي پيشين، در جذب دستاورد هاي علمي و سياسي تمدن نوين و بر عكس، افتادن در دام قهقرايي شديد تر «تمدن و ترقي»، سنت گرايان اسلامي را نسبت به تهديد غرب و از دست رفتن هويت اسلامي، دچار نگراني هاي شديد تري كرد و اسلام گرايي سنتي پاسخي به اين نگراني ها بود.
هراير دكمجيان، سيد جمال، عبده و رشيد رضا را در درون گرايش سلفيه مورد مطالعه قرار مي دهد،(8) در حالي كه اين تلقي خطايي آشكار است. انديشة اسلام گرايي سنتي از نوگرايان فاصله مي گيرد و به محافظه كاري تمايل پيدا مي كند. نوگرايان در پي اصلاح و تطبيق اسلام با مقتضيات جديد بودند، در حالي كه محافظه كاران سخت به سنت هاي اسلامي پاي بند بوده نسبت به نفوذ فرهنگي و تهديد سياسي غرب واكنش نشان مي دهند. مجيد خدوري به درستي رشيد رضا را در چارچوب گرايش هاي سنت گرا بررسي مي كند كه با رنگ و لعاب نوگرايي پوشش داده شده است. رشيد رضا گرچه به ظاهر نوگراست، اما نمايانگر پيوندي دروني با سنت گرايي بود، سلفي گرايي رشيد رضا موجب تمركز افراطي او بر احاديث شد كه افزون بر اين كه نشان دهندة ماهيت سنتي انديشة او است، مانع از دست يابي او به يك جهان بيني گسترده تر شد و همين امر هم او را از انديشه هاي وحدت گرايانة سيد جمال دورتر كرد و گرايش هاي ستيزه جويانة وي دربارة شيعه را، كه يادآور ستيزه جويي سلفيه بود، موجب شد.
به هر حال، انديشة سياسي سنت گراي رشيد رضا، به جاي تأكيد بر حكومت قانون، آزادي و مشروطه كه در انديشه هاي نوگرايانه طهطاوي و سيد جمال بر آن پافشاري مي شد، به دنبال بازسازي نظام اسلامي بود كه به آن عناصري از آرمان گرايي صدر اسلام كه به پيش داوري هاي دنيوي، نژادي، فرقه اي آلوده نشده افزوده مي شد.(9)
رشيد رضا معتقد است كه غرب براي طي كردن مراحل پيشرفت، اصولي را به كار گرفت كه اسلامي هستند، حال آن كه خود مسلمانان اين اصول را رها كرده اند. اگر چه رشيد رضا در رهيافت سنت گراي خود چندان به غرب نپرداخته است، ولي از خط فكري وي معلوم است كه رويكردي ستيزه جويانه نسبت به غرب دارد و از آن خوش بينيهاي موجود در گرايش تمدن گرا ـ عرب گرا اثري به چشم نمي خورد.(10)
حسن حنفي كارنامة رشيد رضا را اين گونه خلاصه مي كند: رشيد رضا پس از آن كه عمري را در اصلاحگري و نوانديشي و ترقي خواهي گذرانده بود، خود را از تأثير طلايه داراني چون طهطاوي و سيد جمال و نيز عبده رها ساخت و به دامن محمد بن عبدالوهاب پناه برد كه او را به ابن قيم جوزيه و ابن تيميه و سپس به احمد بن حنبل مي رسانيد. وي به جاي ميل به شيوه هاي مدنيت نو و همگامي با تحولات زمانه، فرو بستگي و هجوم به غرب را ترجيح داد.(11)
د) گرايش اسلام گرايي اصول گرا. ژاك برك در تحليلي كه از اصول گرايي اسلامي دارد «ناتواني كشور هاي اسلامي را در ارائة مدلهاي متناسب با عصر تكنيك و تمدن در قرن بيستم، زمينه ساز افراطي شدن آن ها مي داند. وي مهم ترين علت دروني را توقف اجتهاد و سركوب حركت هاي اصلاحي به نام مبارزه با بدعت مي داند.»(12) در واقع، اين شكست ها، در كنار ناتواني در اجراي اصلاحات، به عنوان يك تراژدي غمبار، روح اعراب را آزرده ساخته است و آنان را در طيفي از انفعال تا تندروي سياسي سرگردان ساخته است.
حسن البناء، بنيان گذار اخوان المسلمين، دربارة اصلاح گران اسلامي چنين نظر مي دهد: اسد آبادي فقط يك فرياد هشدار براي مشكلات است و شيخ محمد عبده فقط يك معلم و فيلسوف و رشيد رضا فقط يك تاريخ نويس و وقايع نگار است، در حالي كه اخوان المسلمين به معني جهاد، تلاش و كار است و فقط يك پيام نيست.(13)
اخوان المسلمين جنبشي سياسي ـ‌ مذهبي است كه به دنبال دگرگوني هاي اساسي در جوامع اسلامي است. يكي از اعتقادات اساسي اخوان المسلمين «قدرت تفوق ناپذير اسلام در حل مسائل اجتماعي و سياسي مسلمين است»(14) كه در واقع جوهر اصول گرايي اسلام گرايي است.
اگر حسن البناء رهبر سياسي اخوان المسلمين بود، افرادي چون سيد قطب و محمد غزالي نمايندگان برجستة فكري اخوان المسلمين بودند. بايد گفت كه تفاوت طهطاوي، خير الدين پاشا تونسي، سيد جمال، محمد عبده، رشيد رضا و سيد قطب در سير تحول جنبش بيداري اسلامي كاملاً مشهود و اساسي است و هر چه بدين سو نزديك مي شويم ويژگي مبارزه جويي آن قوي تر شده و از التقاط گرايي آن كاسته مي شود. انديشه هاي سيد قطب بيانگر اين خلوص گرايي و اصول گرايي و مبارزه جويي است.
سيد قطب تمامي جوامع موجود را جاهلي مي داند و جوامع اروپايي را اوج جاهليت مدرن تلقي مي كند و اين جا است كه تفاوت اساسي و تعيين كنندة انديشة وي با پيشگامان اسلام گرايي كه برتري و پيشرفت تمدن اروپايي را پذيرفته بودند، خود را نشان مي دهد. سيد قطب به تعريف دوبارة واژه هاي «توسعه» و «توسعه نيافتگي» و معرفي معيار هاي جديد براي پيشرفت و ترقي پرداخت. قطب تأكيد مي كرد كه جامعة توسعه يافته جامعه اي نيست كه در نقطة اوج توليد مادي است، بلكه جامعه اي توسعه يافته است كه تفوق اخلاقي از خود نشان دهد. جامعه اي كه از نظر علم و فناوري در اوج است، ولي در اخلاقيات در حضيض، آن جامعه عقب مانده است، در حالي كه جامعه اي كه در اخلاقيات در ردة بالا است ولي از نظر علم و توليد مادي در پايين، آن جامعه پيشرفته است.(15)
نهضت امام خميني اوج گرايش اصول گرايي اسلامي است كه ديگر جنبشهاي اسلامي در سراسر جهان تحت تأثير موفقيت ايشان در تأسيس جمهوري اسلامي توانا شدند. تفكر و طرح امام خميني در واقع تلفيقي از هويت و توسعه بود. در حالي كه رهبران پيشين جنبش بيداري اسلامي چون سيد جمال به دنبال توسعه و تجدد بودند و برخي هم به صورت كمرنگي بر هويت تأكيد مي كردند. امام خميني همان گونه كه به دنبال احياي هويت اسلامي بودند، توسعه نيز در گفتمان وي از جايگاه ويژه اي برخوردار بود، توسعه اي كه در چارچوب هويت اسلامي تعريف مي شد. نظرية سياسي امام منحصراً در قالب و شكل اسلامي مطرح مي شد و همين امر موقعيت و ويژگي ممتازي به امام خميني در جنبش اسلام گرايي در جهان اسلام مي دهد.(16)
انقلاب اسلامي ايران، به رهبري امام خميني، در تولد و تحرك بسياري از جنبش هاي اسلامي در جهان اسلام نقش داشته است. افول قوم گرايي، ناسيوناليسم، لائيسيسم، راه را براي حضور قدرتمندانة اسلام گرايي در منطقه مهيا كرد و انقلاب اسلامي و انديشه هاي امام خميني هم تأثير فراواني در اين روند گذاشت. در ميان رهبران بيداري اسلامي در جهان عرب، انديشه هاي سيد قطب تا حدي به انديشه هاي امام نزديك بود. «آيت الله خميني و سيد قطب هر دو راه حل نهايي مسائل را در راهي مي ديدند كه براي فهم اسلام داشتند. هر دو جهان را به صورت تقابل ما و آن ها در نظر مي گرفتند. آيت الله خميني دو قطب اين تقابل را مستضعف و مستكبر مي ناميد و سيد قطب آن دو را جاهليت و اسلام؛ هر دو آن دسته از بخشهاي جهان كه نظام اسلامي بر آن حاكم نيست ـ و در اين جا ما مي توانيم آن بخشهايي را نيز كه رفتار ديني بر آن ها حاكم نيست به آن دسته اضافه كنيم ـ قلمرو جاهليت و استكبار دانسته اند». در نظر انديشمنداني چون امام و سيد قطب، اسلام هم دين است و هم دولت و ارزشها و الگوهاي رفتاري غرب نمي تواند با ارزشهاي اسلامي سازگار باشد.

پي نوشت :

(1). نك: محمد عمارة، «الاسلام و القوميه العربيه و العلمانيه»، قضايا عربيه، السنه 7، (ايار (مايو) 1980)، العدد 5، ص 69.
(2). به نقل از: فرهنگ رجايي، انديشه سياسي معاصر در جهان عرب، تهران، 1381، ص 168.
(3). حميد عنايت، سيري در انديشه سياسي در اسلام، ترجمة بهاءالدين خرمشاهي، تهران، خوارزمي، ص 34.
(4). هشام شرابي، پيشين، ص 55.
(5). حسن حنفي، الاصوليه الاسلاميه، قاهره، مكتبه مدبولي، ص 20.
(6). سيد جمال اين مسئله را در اغلب مقالات عروة الوثقي و برخي مقالات فارسي خود مورد تأكيد قرار داده است. براي نمونه نك: سيد جمال الدين اسد آبادي، مجموعة رسائل و مقالات، به كوشش سيد هادي خسرو شاهي، انتشارات كلبة شروق، 1381، ص 134 ـ 132.
(7). همان ص 121.
(8). هراير دكمجيان، جنبشهاي اسلامي معاصر، ترجمة حميد احمدي، تهران، كيهان 1370، ص 33.
(9). مجيد خدوري، پيشين، ص 30، 9 ـ 78؛ محمد رشيد رضا، السنه و الشيعه، قاهره، 1366 ق، ص 59 ـ 54 و 79؛ حميد عنايت، پيشين، ص 97.
(10).
Albert Hourani Arabic Thyagh in the Liberal Ages Oxford: University Press 1962 p 239.
(11). حسن الحنفي، پيشين، ص 42.
(12). سارا شريعتي، «بنيادگرايي و روايتي معقول از چپ اسلامي»، روزنامة ايران، شنبه 26/5/81 ص 8 و يكشنبه 27/5/81، ص 8.
(13). بهمن آقايي و خسرو صفوي، اخوان المسلمين، تهران، نشر رسام، 1365، ص 21.
(14). حميد عنايت، پيشين، ص 107.
(15). سيد قطب، معالم في الطريق، دارالمشرق، بيروت ـ قاهره، 1980، ص 116 ـ 117، 61 ـ 60؛ ل.م.سافي، «دو رهيافت متفاوت، در جريان بازگشت به اسلام در جهان عرب»، ترجمة دكتر سيد احمد موثقي، فصلنامه علوم سياسي، ش12، زمستان 1379، ص 274.
(16). بابي سعيد، هراس بنيادين، ص 105، 109؛ نيز نك:
John L. Esposito The Iranian Revolution: It s Global Impact Miami: Florida International University Press PP. 12 - 13.
● به نقل از کتاب فرهنگ و تمدن اسلامي، نوشته علي اکبر ولايتي

نوشته شده در یک شنبه 16 بهمن 1390برچسب:,ساعت 18:29 توسط محمدرضاآسوده| |

 

بیداری اسلامی در اندیشه امام خمینی (ره) "

چکیده
——–
مطالعه بیداری اسلامی و بررسی و تجزیه و تحلیل آن از مدت‌ها پیش در دستور کار قدرت‌هایی قرار گرفته که از آن احساس بیم و هراس داشته‌اند و هم اینان برای فهم و شناساسی بیداری اسلامی و یافتن راه‌های مقابله و انهدام و یا به انزوا کشاندن این موج، تلاش‌های گسترده‌ای را شروع کرده‌اند. بسیاری از صاحبنظران در پدیده‌ی جنبش‌های اسلامی معاصر معتقدند که انقلاب اسلامی ایران، یکی از عوامل مهم و تأثیرگذار در پیشبرد روند بیداری و آگاهی مسلمانان و ازدیاد فعالیت‌های مؤثر در جوامع عربی و اسلامی بوده است.


ادامه مطلب
نوشته شده در یک شنبه 16 بهمن 1390برچسب:,ساعت 18:28 توسط محمدرضاآسوده| |

جعمی از دانشجویان ایران اسلامی با انتشار نامه ای به رهبر معظم انقلاب اسلامی بر  استقامت در مقابل تحریم های اقتصادی مختلف مستکبران و ایستادگی بر آرمانهای انقلاب تأکید کرده و با امام خامنه ای تجدید بیعت کردند. همچنین در قسمتی از این نامه به مسئولان اعلام شده است که در صورت کوتاه آمدن در مقابل این تحدیدها شایستگی نمایندگی ملت ایران را نخواهند داشت. برای مشاهده و نیز امضای این نامه به این آدرس(http://hemayat-az-aghayeman.blogfa.com) بروید. متن نامه بدین شرح است:

بسم الله الرحمن الرحیم

((إِنَّ الَّذِینَ قَالُوا رَ‌بُّنَا اللَّـهُ ثُمَّ اسْتَقَامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَیْهِمُ الْمَلَائِکَةُ أَلَّا تَخَافُوا وَلَا تَحْزَنُوا وَأَبْشِرُ‌وا بِالْجَنَّةِ الَّتِی کُنتُمْ تُوعَدُونَ))

پیشگاه ولی امر مسلمین جهان و رهبری فرزانه انقلاب اسلامی ایران

حضرت امام خامنه ای (مدظله العالی)

با عرض خالصانه ترین سلام ها و درود ها به محضر حضرتعالی

رهبر بزرگوار

چندی است که همه دنیا شاهد و نظاره گر به خاک ذلت افتادن استکبار جهانی و در راس آن آمریکای جنایتکار و صهیونیسم غاصب می باشد. داستان به ذلت افتادن آنها تا آن جایی ادامه یافته است که دیگر به وحشیانه ترین و خفت بار ترین کارها روی آورده اند و با ترور دانشمندان هسته ای کشور عزیزمان عجز و ناتوانی خویش را در مقابل پیشرفت روبه رشد ملت عزیزمان ابراز کرده اند. داعیه داران حقوق بشر و آنهایی که همیشه به دروغ خود را طرفدار آن می نامند امروز وحشیانه به جان پاک ترین جوانان این مرز و بوم افتاده اند و در خیال خامشان پنداشته اند که می توانند با این قبیل جنایات جلوی حرکت و نهضت علمی ایجاد شده در کشور را بگیرند غافل از اینکه به برکت خون شهدای عزیزمان ملت ایران روز به روز بیدارتر شده و جوانان آن در راه جهاد علمی استوارتر می گردند. حربه دیگر که نظام سلطه همواره از آن به عنوان ابزاری برای شکستن استقامت ملت ها استفاده می کند حربه تحریم ها و فشارهای اقتصادی است . آنانیکه با دیدگاه مادی خود فقط تا نوک بینی شان را می بینند فکر می کنند که می توانند در اراده های پولادین برخواسته از ایمان قلبی و باورهای عمیق ملت سرافراز ایران با ابزارهای اقتصادی خدشه ایجاد کنند و در صف استقامت آنان رخنه کنند غافل از اینکه مردم ما درس آموخته مکتب خمینی کبیرند که فرمود ((تا شرک و کفر هست مبارزه هست و تا مبارزه هست ما هستیم)).  به یقین آنانی که امروز از تحریم ها ترسیده اند بزدلانی بیش نیستند که از ماهیت انقلاب اسلامی ما هیچ نفهمیده اند.

رهبر عزیز

 به خوبی میدانیم دشمنی که دیروز با حربه های سیاسی به دنبال ایجاد نارضایتی و نافرمانی مدنی بود امروز با ابزار اقتصادی می خواهد یاس را گسترش دهد غافل از اینکه ما از نسل همان ((۲۲ بهمنی)) ها هستیم از نسل جوانان مومن و دلاور ((۸ سال دفاع مقدس)) که آزمون خود را در ((۸ ماه دفاع مقدس)) و((حماسه نه دی)) پس داده ایم.

این نامه را نه با جوهر قلم بلکه با خون خود نوشته ایم تا به همگان اعلام کنیم که امروز (( جنگ ما جنگ عقیده است )) و ((ما تا آخر ایستاده ایم))

آقاجان

برایتان نوشته ایم تا بدانید ( هرچند می دانیم که خوب می دانید) که ما همیشه در میدان بوده و هستیم. امروز جوانان این کشور برای شما صدها و هزار ها ((سپاه محمد رسول الله)) راه خواهند انداخت. در جهاد علمی مان جای علی محمدی ها ، شهریاری ها، رضایی نژادها و احمدی روشن ها را پر خواهیم ساخت. در تحریم ها آنچنان ((اقتصاد مقاومتی)) را پایه ریزی خواهیم کرد که سرافرازانه راه پیشرفت را بپیماییم و مانند همین سی سال الگویی شویم برای همه آنانی که از لیبرالیسم خون آشام و کمونیسم الحادی خسته شده اند. . “امروز ما در شعب ابی طالب نیستیم بلکه در میانه میدان بدر و خیبریم” که با تمسک به مولایمان علی (ع) آنچنان خیبری برپا کنیم که دنیا انگشت به دهان باقی بماند. در میدان های سیاسی و فرهنگی فضا را آنگونه رقم خواهیم زد که دهه عدالت و پیشرفت را با شور و شوق همیشگی ملت مان با قدرت و صلابت ادامه دهیم و در جهاد معنوی آنچنان خواهیم گشت که هزاران هزار سپاه دشمن نتواند در قلب هایمان رعب و وحشتی ایجاد کند.

ما پرورش یافتگان مکتب حسین (ع) هستیم و ذکر شب و روزهایمان این است که ((هیهات من الذله)). ما درس آموختگان مدرسه شماییم که همواره درس استقامت و پایداری را از شما آموخته ایم. بیعت ما با شما بیعتی است ایمانی . این زبان حال همه ملت غیور ماست که می دانیم مسئولان کشور هم به خوبی از آن آگاهند و به پشتوانه  همین ایمان بدون ذره ای تردید راه را ادامه خواهند داد و در استقامتشان خللی ایجاد نخواهد شد که در غیر این صورت به حتم نماینده ملت سرافراز ایران نیستند. تحریم ها را با تدبیر می توان مدیریت کرد مهم این است راهی را که در بهمن ماه ۱۳۵۷ آغاز کرده ایم ( که راهی جز استقامت در برابر مستکبران عالم نیست ) با صلابت و پیروزمندانه ادامه دهیم.

بیقین ما ((انقلابمان را به دنیا صادر خواهیم کرد)) و می دانیم که وعده الهی حق است آن جا که فرمود

(( و نرید ان نمن علی الذین استضعفوا فی الارض و نجعلهم ائمه و نجعلهم الوارثین))

برایمان دعا کنید که محتاج دعایتان بوده و هستیم.

نوشته شده در یک شنبه 16 بهمن 1390برچسب:,ساعت 17:56 توسط محمدرضاآسوده| |


26/6/1390
بسم‌اللَّه‌الرّحمن‌الرّحيم‌

السّلام عليكم و رحمةاللَّه و بركاته‌

الحمدللَّه ربّ العالمين و الصّلوة والسّلام على سيّدنا محمّد و آله الطّيّبين و صحبة المنتجبين.

قال اللَّه العزيز الحكيم: بسم‌اللَّه‌الرّحمن‌الرّحيم. «يا أيّها النّبىّ اتّق اللَّه و لا تطع الكافرين و المنافقين انّ اللَّه كان عليماً حكيماً. واتّبع ما يوحى اليك من ربّك انّ اللَّه كان بما تعملون خبيراً. و توكّل على‌اللَّه و كفى باللَّه وكيلاً».(1)


ادامه مطلب
نوشته شده در یک شنبه 16 بهمن 1390برچسب:,ساعت 15:24 توسط محمدرضاآسوده| |

 

*در هر زمان دو اهرم اصلی کفر برای سیطره بر جوامع «تهدید» و «تطمیع» بوده است، نه استدال.

*اوّلین حرکت دشمن در جهت انحراف، ایجاد بسترى مادّى است تا دیندارى را به عنوان ننگ یک جامعه به آن القا کند.

*وقتى که نظر انسان به تمامى ظواهر دنیا جلب شد و فریفته آنها گردید، حتماً در اعتقاد او دنیا اصل مى‏شود و ایمان به خدا و آخرت روز بروز رنگ خود را مى‏بازد. 


 

*اقامه کفر؛ یعنى عزّت دادن به «اخلاق، افکار و رفتار» کفرآمیز؛ پس اقامه کفر غیر از عمل به کفر است.


*امروز والیان و زمامداران کفر، اقامه کفر مى‏کنند؛ یعنى به «اخلاق، اعتقادات و رفتار» کفرآمیز عزّت مى‏دهند و از سوى دیگر به ذلّت و تحقیرِ «اخلاق، اعتقادات و رفتار» ایمانى مبادرت مى‏کنند.

 

نوشته شده در یک شنبه 16 بهمن 1390برچسب:,ساعت 14:51 توسط محمدرضاآسوده| |

.


ادامه مطلب
نوشته شده در یک شنبه 16 بهمن 1390برچسب:,ساعت 14:35 توسط محمدرضاآسوده| |

مرجع دریافت قالبها و ابزارهای مذهبی
Design By : Night Melody